خاطره سفر 1
سلام فندوق مامان خوبی؟ اون بالا بالا ها خوش میگذره؟ تو این مدتی که نبودم خیلی اتفاقات افتاده و به خاطر مشغله زیاد نتونستم زودتر بیامو برات تعریف کنم ولی الان که نسبتاً سرم خلوته وقت و غنیمت شمردم که بیام برات بنویسم .ما یعنی مامان و دایی مهدی و زندایی و سلاله جیگر روز جمعه 5 دی ساعت 6:30 صبح سوار هواپیما شدیم به سمت فرودگاه جده وای که چقدر هیجان انگیز بود بعد از 3 ساعت و خورده ای ما به جده رسیدیم بعد از اونجا حرکت کردیم به سمت اتوبوس ها که سوارشیم و به سمت مدینه حرکت کنیم عجب حال و هوایی داشت یادش بخیر روضه رضوان، گنبد خضرا، رازو نیاز کردن تو مسجد النبی، خواستن تو از خدا، عاقبت به خیری همه، دعا برای دوستان نی نی وبلاگی،قبرستان بقیع،خ...
نویسنده :
مامانی و بابایی
10:18